مدح و ولادت امام حسن عسکری علیهالسلام
پری برای منـاجـات نیـمهشب بدهـید نگـار آمـده پس بـاده روی لب بدهـید سرم که گرم تو شد خوب و سربه راه شدم خوشم که محمل لیلی رکاب داد به من مجال دیدن رویش به خواب داد به من که از نجف بروم سامـرا و هو بکشم دلم به گیسوی تو بسته است وا نکنی جـدا شـدم ز هـمه تا مرا رهـا نکـنی حرام باد نفـس گر که نیست پای شما خـدا نوشت خـدایی کـنی و سر باشی برای من، منِ بیدست و پا پدر باشی من آمدم به سویت از سوی ملیکه قم تــمـام مـردم ایـران تـب شـمـا دارنـد امـیـد پـر زدن سـمـت سـامـرا دارنـد پرم بده روی آن گنبدی که خورشید است خراب شد حـرمت باز زود احـیا شد در حـرم به روی خیل زائران وا شد میان صحن از بغض سینه میسوزد اگرچه یک حسن فـاطـمه حـرم دارد ولی یکی دگرش غم بروی غـم دارد بـرای غـربت او تـا ابـد سـخـن دارم |